فصلِ سیب

فصلِ سیب

من را نگاهی از تو تمام است اگر کنی...
فصلِ سیب

فصلِ سیب

من را نگاهی از تو تمام است اگر کنی...

زندگی شاید یک خیابان درازست

۱. کلی کارهای عقب افتاده دارم ، درس و تمرین و جزوه ، کلا من همیشه ی خدا یه کار دارم که رو دوشم سنگین باشه، هیچوقت بی دغدغه نیستم.

۲.ارائه های دکتر ج یکی پس از دیگری میان و میرن ، امروز ارائه داَشتم و دیشب از استرس دوست داشتم گریه کنم.


۳...

۴. حتی حس میکنم چشمم هم داره میسوزه.

۵. اون تداخل برنامه ها که تو پست قبل ازش حرف زدم ، با کنسل شدن نوبت دکتربخاطر خرابی دستگاها نهایتا به نفع علم شد، و رفتم سر کلاس، خوب شد رفتم وگرنه که دیگه کی میخواست به من حالی کنه اون درسو.

۷. استرس آینده رو دارم، چرا این دغدغه آدمو ول نمیکنه 

۸. مرسی که تو این چند روز اینجا اومدین و به یادم بودین  


بعدا نوشت: دکتر م.س.ن که ازش زیاد گفتم تو وبلاگم دیروز صبح وسط اونهمه مشغله و درگیری هام با گوشم و... زنگ زد، اولش خواستم جواب ندم ، بعد دل رو زدم به دریا و جواب دادم و دیدم از اونطرف تقریبا جز چند تا صوت نامفهوم صدایی نمیاد، خدا میدونه که وقتی اسمش رو صفحه ی گوشی میفته چه حالی ام و پنیک شدیدی بهم دست میده . 

این سومین باری بود که زنگ میزد و هیچی نمیگفت ، دفعه اول بعد از تماسش زنگ زدم بهش و جوابمو نداد و نهایتا اس ام اس داد که دستش خورده ، کلا ولی عجیبه برام چون نه جزء کانتکت های اول لیستم و نه جزء تماس های اخیر ، اینکه ۳ بار دستت بخوره تو فواصل زمانی دور از هم یخورده عجیبه. خلاصه که همچنان فکر میکنم میخواد یه کرمی بریزه.

پ.ن: نباید یادم بره که اینجا رو ساختم که خودم باشم و همه ی حرف هامو بنویسم.

نظرات 6 + ارسال نظر
آذرخش دوشنبه 25 اردیبهشت 1402 ساعت 13:30 http://ashoobam.blogfa.com

خوشا به سعادتش!

خوش به سعادت کی؟

بانوی کویر دوشنبه 18 اردیبهشت 1402 ساعت 07:08 https://banooyekavir.blogsky.com/

انشالله مشغله هات همیشه از جنس زندگی و امید باشه عزیزم
بلاک کردن چاره نیست
باید مغز آدم به مرحله بی تفاوتی برسه
اونوقت دیدن پیام یا میس کال به هیچ جای آدم نیست

ان شاءالله برای هممون همینطور باشه بانوی کویر مهربون

بله واقعا درست میفرمایید باید این موضوع رو تو خودم حل کنم و از بیرون هر اتفاقی بیفته چندان تاثیری نداره

خانوم ف یکشنبه 17 اردیبهشت 1402 ساعت 14:01 http://Khanomef.blogsky.com

همین حس پنیک مانند و هیستریک به اصافه قالب تهی کردن و استرس رو من دارم
وقتی همخونه بهم زنگ میرنه یا اس میده سلام خوبی ؟

چون نیدونم یه دعوا تو راهه باز

وای خانم ف جان ، با تمام وجودم درک میکنم و قلبم باهاته
خیلی بده، بدترین چیزه
امیدوارم همه چیز خوب بشه عزیزم همه چیز

قره بالا یکشنبه 17 اردیبهشت 1402 ساعت 01:11 http://Www.eccedentesiast33.blogsky.Com

دونه دونه همه کارات رو میکنی
تو از پس همه چی برمیای


این دکتر هم عجیبه ها
نه کاری میکنه
نه میخواد از یاد بره

ایشالا قره بالا جونم ایشالا
مرسی عزیزم بابت پیامت انرژی گرفتم

واقعا عجیب و اعصاب خورد کن و عوضیه

هدیه شنبه 16 اردیبهشت 1402 ساعت 22:20 http://6bahman.blogfa.com

سلام دختر پر تلاش خسته نباشییی
امیدوارم ارائه خوب پیش رفته باشه...وای استرس...امان از استرس....
البته یه روزی میرسه حسرت این حجم شلوغ بودن رو میخوری...هر چند آدم واقعا کم میاره

عفونت گوش و قطره ریختن از عذاب آور ترین کارهای دنیاست سوزش چشم هم احتمال میدم مال قطره باشه به هر حال بهم‌تاثیر میذارن ...

استرس آینده رو تو هر سالی یه جور تجربه میکنی تا بود درس و دانشگاه و شغل ...بعد زندگی ..بعدتر داشتن یه سقف بالای سر و پول و ...بعدها بچه ...
آدمی هیچ وقت انگار روی آرامش نمیبینه ...

اون استاد رو بزن بلاک کن دلم میخواد با تمام قدرت به خاطر تمام بلاهایی که رفتار های زشتشون سرمون آورده موقعی که از جلوشون رد میشم آب دهانم‌رو تف کنم روی زمین (عذر میخوام بابت کار بدم )ولی واقعا حجم نفرتم از امثال این آدما خیلی زیاده ...
آزار داره زنگ میزنه ؟؟؟؟قطعا داره یا حتی عذاب وجدان شاید...

خدا بهت توان مضاعف بده زودتر گوشِت خوب شه آنتی بیوتیک ها تموم شه سر حال بشی
دختر با معرفت که با تمام گرفتاری هات همیشه با کامنتهات حالمو خوب میکنی ممنونم ازت نازنینم
مواظب مهربونیهات باش

سلام عزیز دلم هدیه مهربون
الحمدلله بد نبود عزیزم
میدونی هدیه به شدت دوست دارم کار کنم ، حداقل با درسم کار کنم ، حتی اگه از این شلوغ تر بشم، ولی دوست دارم یه در آمدی خودم برای خودم داشته باشم ، گاهی انقد ناامید میشم که واقعا فکر میکنم هیچوقت شانس پیدا کردن یه شغل خوب رو نداشته باشم.

دقیقا هدیه جونم، خیلی بده و آخرش منم به این نتیجه رسیدم احتمالا قطره کلوتریمازول برای چشمم حساسیت زاست که انقد میسوزه

گل گفتی دختر! آدمی هیچوقت روی آرامش رو نمیبینه

با تمام وجودم دوست دارم بلاکش کنم ، حتی پیشنهاد بلاک کردنش رو همه بهم میدن، میترسم بلاکش کنم بعد با شماره ناشناس زنگ بزنه و ندونم و جواب بدم
شایدم ترسم الکیه و واقعا بلاکش کنم همین روزا
کارت اصلا بد نیست، لیاقتشون بیش از این نیست ، من هیچوقت این آدم رو نمیبخشم که بخشی از زندگیم رو واقعا تباه کرد.

ان شاءالله ، ممنونم از دعای خوبت قشنگم
وظیفه منه که به یاد دوستان خوبم باشن مجازی و حقیقی هم فرقی نداره برام ، رفیق خوب منی هدیه جانم
همچنین عزیز دلم

گیل‌پیشی شنبه 16 اردیبهشت 1402 ساعت 15:00 https://temmuz.blogsky.com/

سلام بلوط جان. خوبی؟
ممنون که با وجود مشغله‌ها همچنان می‌نویسی.
لذت بردم از اینکه زندگی روزانه‌ت هم با تحلیل‌های علمی عجین هست.
خدا قوت. به خودت استرس نده. آثار استرس رو در خودم دیدم که می‌گم.
مراقب خودت و خوبی‌هات باش.

سلام قشنگم قربونت برم ممنون
ممنونم که میای و وقت میذاری و نوشته هامو میخونی مهربون
مرسی عزیزم از حسن نظرت
آره واقعا استرس خیلی مخربه و خودم هم دارم میبینم نتایجش رو و لی چه میشه کرد
همچنین قشنگم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد